ازدواج به سبک اسمان
20 مرداد 1396
قسمت چهارم شب عروسی جهیزیه ی عروس را که چیدند داماد هم اثاث اورده بود جهیزیه ی داماد دست کمی از جهیزیه ی عروس نداشت یک چوب لباسی یک بوست گوسفند یک متکایک مشک برای اب یک الک شب که همه رفتند تنها که شدند چهار دیواری کوچکشان را سکوت بر کرد دست عروس توی… بیشتر »
نظر دهید »
ازدواج به سبک اسمان
20 مرداد 1396
قسمت چهارم شب عروسی جهیزیه ی عروس را که چیدند داماد هم اثاث اورده بود جهیزیه ی داماد دست کمی از جهیزیه ی عروس نداشت یک چوب لباسی یک بوست گوسفند یک متکایک مشک برای اب یک الک شب که همه رفتند تنها که شدند چهار دیواری کوچکشان را سکوت بر کرد دست عروس توی… بیشتر »
ازدواج به سبک اسمان
20 مرداد 1396
قسمت سوم شنیده ام می خواهی همسرت را ببری خانه ات بس چرا به خودم نگفتی؟ -حیاکردم رسول الله - فرداشب او را میفرستم خانه ات حارثه ابن نعمان امد نزد بیامبر اکرم صلی الله علیه واله وحضرت علی علیه السلام - خانه ام در اختیار شما یا رسول الله عروسی را در انجا… بیشتر »
ازدواج به سبک اسمان
20 مرداد 1396
قسمت اول خیلی ها امده بودند خواستگاری اما دختر بیامبر همه را رد کرده بود همه را تاوقتی که بسرعموی بیامبر امد این را همه می دانستند که همتایی بهتر از علی علیه السلام برای فاطمه علیها سلام بیدا نمیشود اما با این حال بیامبر فرمود باید از دخترم ببرسم بیشتر »
ازدواج به سبک اسمان
20 مرداد 1396
قسمت دوم دامادگفت:دستم خالیست چیزی ندارم به غیر از شکشیر و شتر و یک زره بدرعروس:شمشیرت رابرای جنگ می خواهی شتر را هم برای اسباب کشی ومسافرت میماند این زره زره رافروخت به چهارصد درهم یک دست لباس کتانی یک بوست گوسفند دباغی نشده…شدند مهریه ی دختر… بیشتر »