الان تموم فامیل...
30 آذر 1402
الان تموم فامیل
جمعن توی خونه باغ
سیب و انار و قیصی
یه کاسه پر آش داغ
مادربزرگ میریزه
تو جیبامون یه چیزی
گندمه و شادونه
میگه بپا نریزی
مردا همه تو حیاط
مشغول پخت کباب
به چه بویی پیچیده
دل همه شده آب
بساط سفره چیدن
دورهمی قشنگه
مخصوص که توی سفره
این همه رنگارنگه
حالا همگی با هم
گل میگن و میخندن
با حرفا و شوخیا
در غمو میبندن
قصه میگه باباجون
همه سراپاگوشیم
حتی ما بچه ها که
مثل خرگوش باهوشیم
بابابزرگ با نیت
فال حافظ میخونه
میگه الهی هیچوقت
تو دلی غم نمونه
🍌🍎🍇🍐🍪🍩🌰🥜🍦🌽
#عطر_شعر_و_ترانه
#شعر_مناسبتی
#شب_یلدا_۱۴۰۲
#به_قلم_صالحی_هاردنگی