استاد راستگو آسمانی شد...
از جمله خبرهایی که دل را به درد می آورد و سینه را تنگ می کند خبر از دست دادن مردی بود که عمری برای تربیت مذهبی کودکان و نوجوانان سرزمینش تا جایی که رمق داشت تلاش کرد و چه زیبا در این مسیر درخشید✨✨✨
او را از زمان کودکی وقتهایی که مشتاقانه می نشستیم تا برایمان برنامه اجرا کند بخاطر دارم ?✂️
او که با حرکات کودکانه با قیچی ✂️و کاغذ ?و داستانهای جذابی که در اوج انها را تمام می کرد ✏️و یک هفته فکرمان را در مورد ادامه اش مشغول می کرد?
شرکت در دوره های پر ثمرش آخرین آموزه های من از او بود و هنوز یک ماه از آخرین کلاس آن لاینی که با ایشان داشتیم نمی گذرد ???
اگرچه آن روز هم رنج ضعف و بیماری مانع از اجرای کلاس به سبک ایشان می شد اما باز هم مهربانانه همچون پدری صبور برایمان از اندوخته های نابش گفت✨✨✨?
آخرین درسی که از او آموختم را در اینجا می نویسم✍️ باشد که ثواب این آموزش به روح والای ایشان برسد???
یکی از شاگردان کلاس از ایشان پرسید ?♀️
استاد فرزندی دارم که وقتی می خواهم او را برای نماز صبح بیدار کنم بدخلق می شود ?لطفا راهکاری ارائه فرمایید❓(فرزندشان گویا 10 ساله بودند)
استاد با همان لحن مهربان فرمودند:
هر چقدر می توانید او را با مهربانی صدا بزنید ?بعد خاطره ای تعریف کردندکه:
زمانی در خانه ی یک دوست مهمان بودم شب را در خانه ی ایشان خوابیدم و صبح که برای نماز صبح برخواستم متوجه شدم فرزندشان را برای نماز صبح بیدار نکرده اند ?
پرسیدم چرا برای نماز بیدارش نمی کنید؟?
پدر گفت: ناراحت ?و بد خلق? می شود اما ظهر و عصر و مغرب و عشا را به موقع می خواند
باز مثل همیشه دست توسلی به ?حضرت زهرا سلام الله علیها برداشتم? و از ایشان کمک خواستم ناگهان فکری به ذهنم رسید❗️
از پدر آن فرزند خواستم اجازه دهند کنار رختخوابش بروم
وقتی اجازه دادند رسیدم کنارش و آرام آرام صدایش زدم او هم با بی حوصلگی دوباره خوابید ?
رفتم چرخی دور اتاق زدم و برگشتم و آرام بیدارش کردم و گفتم ببخشید از من خواسته بودید شما را بیدار کنم ❓ او هم با اخم جواب داد نه و دوباره خوابید ?
کمی صبر کردم و دوباره رفتم و آرام بیدارش کردم و گفتم: ببخشید مطمئن هستید من قرار نبود شما را بیدار کنم❓باز با همان لحن جواب داد و خوابید ?
دو باره صبر کردم و اینبار بعد از اینکه بیدارش کردم گفتم ببخشید شما نمی دانید من قرار بود چه کسی را بیدار کنم❓اینبار خنده ی ملیحی بر لبانش نشست وقتی خوابش بردمقداری صبر کردم و دوباره بیدارش کرده آمدم سوال بپرسم ❓❓❓که اینبار بیدار شد و از من خواست با همان لحن دوباره حرف بزنم و من شروع کردم ✔️✔️✔️
شاد و سرحال برخواست برای نماز و پدرش بعدها می گفت : همیشه او را اینطور صدا می زنم و تا الان همه ی نماز صبح هایش را به موقع خوانده است ?
جناب استاد راستگو روحت شاد و یادت گرامی ????
اگرچه دیگر نیستی ?ولی یاد و نام و خاطرات شیرینت مهمان همیشگی ماست???
خداوند روح بزرگ شما را با صلحا محشور گرداند ?برای شادی روح آن مرد بزرگ به قدر ارادتتان ???صلواتی ???بفرستید
#استاد_راستگو_اسمانی_شد
#معلم_تربیت_مذهبی
#به_قلم_ز_صالحی
✍️https://eitaa.com/joinchat/380895307C3b2c51df4f