ازدواج به سبک اسمان
قسمت اول
کاخ قیصر را تزیین کرده بودند برای عروسی بزرگان جمع بودند روحانیون مسیحی سران لشکر و صاحب منصببان حکومتی عروس و داماد وارد شدند و نشستندروی تخت جواهر نشان بالای تالار
انجیل را که باز کردند زمین لرزید جام ها افتاد بایه های تخت شکست سبایش کردند باز شکست
گفتند این ازدواج نحس است همه رفتند
شب خواب دید جدش شمعون بود وحضرت عیسی علیه السلام بودوحضرت محمد صلی الله علیه واله که خواستگاری می کردند اورا از جدش برای بسر بیغمبر مسلمان ها که صدایش میکردند حسن علیه السلام
از ان روز همه خواستگاران را رد می کرد
دوباره خواب دید توی خواب بله داد وعقدش کردند خطبه را حضرت محمد صلی الله علیه واله خواند
خواب دید حضرت فاطمه سلام الله علیها امده بود دیدنش گریه کرد وگفت بسرت یکبار هم نیامده مرا ببیندجواب داد تا مشرکی نمی ایدمسلمان شو می فرستمش شهدتین گفت
از فر دایش هر شب خوابش را میدید خواب بسر فاطمه را
جنگ شد سباه مسلمانان بیروز ودختر رومی کنیز