ای کاش دستی بر سر ما می کشیدی....
29 خرداد 1400
(( نام ترا آن مرغ حق گو جار می زد در کوچه و پس کوچه و بازار می زد )) گاهی بروی صحن گاهی گنبد تو انگار مرهم بر دل بیمار می زد ای کاش قلبم چون کبوترهای بامت یک لانه ی کوچک در این دربار می زد ای کاش دستی بر سر ما می کشیدی آن وقت باران بر دلم بسیار می… بیشتر »
2 نظر
منتظرم منتظری واقعی.....
24 خرداد 1400
خسته ی دیدارم و باور نکن دیده ی تر دارم و باور نکن جمعه به عشقت سرپا می شوم دیده ی خونبارم و باور نکن هر شب و هر صبح تو را خوانده ام این همه پرکارم و باور نکن کار کنم بی دغل و بی کلک پاکی نان دارم و باور نکن بین همه زاهدم و متقی پاکی دل دارم و باور نکن… بیشتر »
هوای دلهای ما این روزا سمت قمه
22 خرداد 1400
(ای تپش لحظه ها ، در نفس پنجره ساحره نقش ها ، در غزل نادره) دختر مولای ما خواهر موسی الرضا باد سلام مرا سوی شما می بره میون صحن و سرات این دل من پر زده بگو که غیر شما کی دلمو می خره هوای دلهای ما این روزا سمت قمه به هر بهونه ای هست اسمتونو می بره حالا… بیشتر »